//= $monet ?>
به طور کامل متوجه نشدم که نامادری در ابتدا با او چه صحبتی می کند، اما با قضاوت بر اساس پیشرفت بیشتر وقایع، بدیهی است که از وضعیت سخت زنانه او شکایت می کند - سینه های بزرگ، در مورد او، که پوشیدن آنها بدون ماساژ مداوم دشوار است. و ماساژ سینه هاش و همچنین کل بدنش. و این چیزی بود که دوست دختر تیره پوستش در موردش صحبت می کرد ، قبل از اینکه با آنها به رختخواب برود ، بلافاصله فهمیدم - او با نامادری خود همدردی کرد و به او کمک کرد! همینطور بود، نه؟
چه مرد آماده ای ظاهر شد، فرصتی برای درآوردن شلوارش وجود نداشت، و در حال حاضر یک خروس کامل است. خوب دوست دخترهای جوان البته زیبا هستند، دقیقاً و باید عمیق تر کشیده شوند. با این حال، رابطه جنسی منظم کافی نبود و جوانان تصمیم گرفتند الاغ خود را گسترش دهند و رابطه مقعدی داشته باشند.
چه عزیزم زیبا، شاید من همیشه بیهوده به خانم های بزرگ نگاه می کنم؟ فقط می خواستم خودم آن را با چنین خانم مینیاتوری امتحان کنم!