//= $monet ?>
یک مادر بالغ جوجه ای زیبا برای معشوقش که گیتار می زد برداشت و او را به خانه آورد. او از این بدن خوشش آمد و به او پیشنهاد داد که با معشوقش بخوابد. او مدت زیادی درنگ نکرد - یک خانه زیبا، یک حمام تمیز، مراقبت از خود معشوقه و انبار در پذیرش این پیشنهاد کمک کرد. اما مرد سخت عمل کرد - بعد از اینکه خروس او را مکید، او را در الاغ لعنت کرد. باید بگویم که در الاغی مثل او، من هم خیلی دوست دارم تقدیر کنم!
می توانم بگویم مرد غریبه در اتوبوس با سبزه طوری رفتار می کرد که انگار مدت هاست همدیگر را می شناسند. او با چاپلوسی دراز کشید در حالی که دختر داشت دیکش را می مکید و آنها بدون هیچ خجالتی یکدیگر را لعنت کردند. دختر نه تنها سوار اتوبوس شد، بلکه برجستگی های قوی سوراخ خود را از چوب آن مرد نیز احساس کرد.
هوم... پورنوگرافی آنطور که قبلا بود نیست، اصلاً طرحی در کار نیست.