//= $monet ?>
اگر خواهر نزد محمد نرود، محمد نزد خواهرش می رود. برادر ناتنی اش مدت ها چشمش به خواهرش بود و او جوجه معصوم را بازی می کرد. تنها زمانی که دیک خود را از شلوار بیرون آورد، چشمان او به این واقعیت باز شد که می تواند یک معشوقه خوب بسازد. آره و قبل از اینکه به خودش بیاد بیدمشکش چکه میکرد. و اتفاقی که افتاد این بود که آن را در دهانش گرفت. بنابراین ماده ها فقط در چند دقیقه اول مقاومت می کنند، تا زمانی که جلو شروع به دیکته اراده خود به سر کند.
پسر تصمیم گرفت از مادرش فیلم بگیرد. روی دوربین. او با کمال میل موافقت کرد، علاوه بر این که جذابیت های زنانه خود را به نمایش گذاشت. مادر که از افکار شیطانی گرم شده بود، خروس و توپ های سالم خود را با یک بادبزن با شکوه خوشحال کرد. و پسر کار خوبی انجام داد، به روشی بالغ به او جبران کرد - او او را در احمق لعنت کرد. اما به نظر می رسید که او را بیشتر روشن کرده است.
کلاس یام یام یام