//= $monet ?>
اوباش ها دارند پرونده هایشان را حل می کنند، اما زن یکی از آنها می خواهد لعنت کند. شوهر حال و حوصله ای ندارد، اما رفیقش اصلا بدش نمی آید که گونه او را برآمده کند. مادر به همسرش اطمینان می دهد که نیازی به حسادت نیست - او به اندازه کافی برای همه وجود دارد! و چه، دلیلی برای آن وجود دارد - و دوستان خوشحال هستند و اسپرم در توپ ها دست نخورده است. اگر زن عوضی است، پس این یک مزیت برای شهرت است - خانه ای پر از مهمان و هدایا. علاوه بر این، او بیرون نمی رود، همه را به خانه می برد، زیر نظر شوهرش.
یک عکاس دختر باید برای هر مشتری رویکردی پیدا کند تا او را دوست داشته باشد و حال و هوای ایجاد کند. و به نظر می رسد که او موفق شده است. مشتری حتی یک خراش گرفت. و بنابراین او خجالت نمی کشید، او مجبور شد کمی به او کمک کند. بله، به نظر می رسد که آنها نه تنها دیافراگم او را باز کردند، بلکه عمق میدان را نیز بررسی کردند. من "
اومدم پس اسپرم جریان داره